ریخته پا

لغت نامه دهخدا

ریخته پا. [ ت َ / ت ِ ] ( ص مرکب ) اسبی که تناسب اعضاء و مفاصلش بغایت خوب باشد گویا به قالب ریخته اند. ( آنندراج ) ( از غیاث اللغات ) :
سخت سم نرم دم آگنده سرین پهن کفل
چرب مو خشک پی افروخته سر ریخته پا.
سنجر کاشی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

اسبی که تناسب اعضائ و مفاصلش بغایت خوب باشد گویا بغالب ریخته اند .

پیشنهاد کاربران

بپرس