ریختن دم شمشیر ؛ خندیدن شمشیر.
- || رخنه دار شدن دم شمشیر. بریدن دم شمشیر. ( از آنندراج ) .
|| دور انداختن. پراکنده کردن. ( ناظم الاطباء ) .
- || رخنه دار شدن دم شمشیر. بریدن دم شمشیر. ( از آنندراج ) .
|| دور انداختن. پراکنده کردن. ( ناظم الاطباء ) .
ریختن دم شمشیر ؛ خندیدن شمشیر.