رئالیسم سوسیالیستی (socialist realism)
رئالیسم سوسیالیستی
هنر رسمی مورد تأیید حکومت شوروی و دیگر کشورهای کمونیستی. خلق آثار هنری در چارچوب این نظریۀ کمونیستی قرار گرفت که همۀ تولیدات مادی و وسایل تولید آن ها مایملک مشترک جامعه اند، و آفرینش هنری باید فقط برای آموزش و انگیزش مردم صورت گیرد. هنرمندان این شیوه در تصویرهای خوش بینانه از کار و کارگر قهرمان، کمونیسم و میهن پرستی را می ستودند و از کشور تمجید می کردند. به این ترتیب هنر به وسیله ای برای تبلیغ سیاسی مبدل شد. در شوروی همچون سایر کشورهای تک حزبی، همۀ نهادهای هنری زیر نظر دولت بودند. هرگونه کار هنریِ تجربی، نشانۀ نفوذ فرهنگ منحط غرب و افکار ضدکمونیستی به شمار می رفت. اصطلاح رئالیسم سوسیالیستی گرچه بیشتر برای نقاشی به کار می رود، به ادبیات و موسیقی نیز قابل اطلاق است. در ۱۹۳۲ پس از صدور فرمان حکومت سرکوبگر استالین در «بازسازی سازمان های ادبی و هنری»، رئالیسم سوسیالیستی آیین رسمی شوروی شد. از نقاشان انتظار می رفت که با طبیعت گراییصریح، تصاویری از کارگران خرسند در مزارع اشتراکی، تک چهره هایی قهرمانانه از استالین و رهبران دیگر، و صحنه هایی صنعتی پدید آورند. به رمان نویسان دیکته می کردند که داستان های امیدبخش بنویسند و توان خود را صرف جزئیات پی رنگیا شخصیت پردازی نکنند. آهنگ سازان چنان که در متن فرمان آمده بود، باید «موسیقی رئالیستی پرشوری، انعکاس دهندۀ زندگی و مبارزات مردم شوروی» می ساختند. رئالیسم سوسیالیستی پس از مرگ استالین در ۱۹۵۳ جدّیت پیشین خود را از دست داد، اما بیان شخصی همچنان دشوار و پرمخاطره باقی ماند (در ۱۹۷۴ نمایشگاهی غیررسمی در مزرعه ای نزدیک مسکو را با بولدوزر و ماشین آب پاش برچیدند). رئالیسم سوسیالیستی تا ۱۹۹۱ که اتحاد شوروی فروپاشید، رسماً به قوت خود باقی ماند. چین هم از دیگر کشورهایی بود که رئالیسم سوسیالیستی بدان راه یافت، و در دهۀ ۱۹۵۰ یگانه سبک هنری قابل قبول دولت آن بود. رئالیسم سوسیالیستی را نباید با رئالیسم اجتماعیاشتباه گرفت، که هدفش بیان واقع گرایانۀ معضلات اجتماعی است.
رئالیسم سوسیالیستی
هنر رسمی مورد تأیید حکومت شوروی و دیگر کشورهای کمونیستی. خلق آثار هنری در چارچوب این نظریۀ کمونیستی قرار گرفت که همۀ تولیدات مادی و وسایل تولید آن ها مایملک مشترک جامعه اند، و آفرینش هنری باید فقط برای آموزش و انگیزش مردم صورت گیرد. هنرمندان این شیوه در تصویرهای خوش بینانه از کار و کارگر قهرمان، کمونیسم و میهن پرستی را می ستودند و از کشور تمجید می کردند. به این ترتیب هنر به وسیله ای برای تبلیغ سیاسی مبدل شد. در شوروی همچون سایر کشورهای تک حزبی، همۀ نهادهای هنری زیر نظر دولت بودند. هرگونه کار هنریِ تجربی، نشانۀ نفوذ فرهنگ منحط غرب و افکار ضدکمونیستی به شمار می رفت. اصطلاح رئالیسم سوسیالیستی گرچه بیشتر برای نقاشی به کار می رود، به ادبیات و موسیقی نیز قابل اطلاق است. در ۱۹۳۲ پس از صدور فرمان حکومت سرکوبگر استالین در «بازسازی سازمان های ادبی و هنری»، رئالیسم سوسیالیستی آیین رسمی شوروی شد. از نقاشان انتظار می رفت که با طبیعت گراییصریح، تصاویری از کارگران خرسند در مزارع اشتراکی، تک چهره هایی قهرمانانه از استالین و رهبران دیگر، و صحنه هایی صنعتی پدید آورند. به رمان نویسان دیکته می کردند که داستان های امیدبخش بنویسند و توان خود را صرف جزئیات پی رنگیا شخصیت پردازی نکنند. آهنگ سازان چنان که در متن فرمان آمده بود، باید «موسیقی رئالیستی پرشوری، انعکاس دهندۀ زندگی و مبارزات مردم شوروی» می ساختند. رئالیسم سوسیالیستی پس از مرگ استالین در ۱۹۵۳ جدّیت پیشین خود را از دست داد، اما بیان شخصی همچنان دشوار و پرمخاطره باقی ماند (در ۱۹۷۴ نمایشگاهی غیررسمی در مزرعه ای نزدیک مسکو را با بولدوزر و ماشین آب پاش برچیدند). رئالیسم سوسیالیستی تا ۱۹۹۱ که اتحاد شوروی فروپاشید، رسماً به قوت خود باقی ماند. چین هم از دیگر کشورهایی بود که رئالیسم سوسیالیستی بدان راه یافت، و در دهۀ ۱۹۵۰ یگانه سبک هنری قابل قبول دولت آن بود. رئالیسم سوسیالیستی را نباید با رئالیسم اجتماعیاشتباه گرفت، که هدفش بیان واقع گرایانۀ معضلات اجتماعی است.
wikijoo: ریالیسم_سوسیالیستی