ریاضت کش ؛ آنکه برای تزکیه نفس ، تن به رنجهای سخت دهد : لاجرم خلق جهانند مرید سخنم که ریاضت کش محراب دو ابروی توام. سعدی. آنانکه ریاضت کش و سجاده نشینند گو همچو ملک سر به سماوات برآرید. سعدی. ریاضت کش ازبهر نام و غرور که طبل تهی را رود بانگ ، دور. سعدی.
بودا
تارک دنیا، پارسا، ازماینده سختی، حمول و صبور و شکیبا، متقشف، راهب، ناسک، جهان رها