patronize (فعل)تشویق کردن، سرپرستی کردن، ریاست کردن، نگهداری کردن، رئیس وار رفتار کردن، مشتری شدنchairman (فعل)اداره کردن، ریاست کردنsuperintend (فعل)سرپرستی کردن، ریاست کردن، مباشرت کردن، نظارت کردن بر
ریاست کردن ؛ سرداری کردن. ( از آنندراج ) :رئیسی که دشمن سیاست نکردهم از دست دشمن ریاست نکرد. سعدی ( بوستان ) .+ عکس و لینک