ریاحی. [ رَ ] ( ص نسبی ، اِ ) نوعی از کافور. ( ناظم الاطباء ). نوعی کافور قوی الرائحه. ابن بیطار گوید: گل و برگ این درخت بوی کافور دهد. کازمیرسکی مصحح دیوان منوچهری گوید: کافور رباحی غلط است و صحیح ریاحی است چون کافور از رباح یعنی حیوان مانند گربه نیست بلکه کافور خوب از قیصور است که بر طبق افسانه شاه آنجا ریاح نام آن را یافت. ( یادداشت مؤلف ) :
گویی به مثل بیضه کافور ریاحی
بر بیرم حمرا بپراکنده ست عطار.
منوچهری.
وندر دل آن بیضه کافور ریاحی ده نافه و ده شاخکک مشک نهان است.
منوچهری.
رجوع به ریاح و رباحی شود.