ریرا
فرهنگ اسم ها
معنی: هشدار، هان، بیدارباش، به هوش باش، نام پرنده ای کوچک شبیه به گنجشک، نام زنِ تیزهوش و کاردان، نام یکی از شعرهای نیما یوشیج، در گویش مازندران بیدار باش
برچسب ها: اسم، اسم با ر، اسم دختر، اسم مازندرانی، اسم فارسی
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
ری را - با همین شیوه ی نگارش - نام شعری ست از نیما یوشیج.
در شگفت ام که این واژه توسّط عموم و حتّی برخی از شعرای شهره، شبیه ( زیرا ) خوانده شده است و هیچ یک نیندیشیدند که چرا نیما واژه ی مذکور را با رسم الخطّی غیرمتعارف به صورت ( ری را ) نگاشت؛ در حالی که هیچ واژه ی بسیطی را در زبان فارسی سراغ نداریم که در آن ( ی ) ی وسط به صورت ( ی ) ی آخر نوشته شود. اگر به تفاوت خوانشی که به سبب تفاوت نگارش بین واژه ی ( ویرا ) یه معنی ی ( یادگیرنده ) و ( وی را ) به معنی ی ( او را ) حادث می شود التفات کنید، شاید با نگارنده هم رای شوید که نگارش واژه ی مشار به شکل ( ری را ) توسّط نیما، ناظر بر این منظور بوده است که شیوه ی خوانش آن را به شیفتگان ادب فارسی نشان دهد. این واژه، مُبدَلِ ( لیلا ) و نام زن است. برای آگاهی از چگونگی ی این ابدال، به کتاب ( از این زبان کبود ) به قلم نگارنده رجوع کنید.
... [مشاهده متن کامل]
مزید بر آن چه گفته شد، نیما یوشیج، شعر مزبور را برای برادرش لادبن - که چپ گرایی افراطی بود - سرود و به قصد گریز از دست یازی ی سانسور، آن را ( ری را ) - که نام یک زن است - نامید. سال ها بعد، احمد شاملو نیز از این ترفند سود برد و سرودی را که برای وارطان سالاخانیان در همان بحر سروده بود، ( مرگ نازلی ) نام نهاد.
در شگفت ام که این واژه توسّط عموم و حتّی برخی از شعرای شهره، شبیه ( زیرا ) خوانده شده است و هیچ یک نیندیشیدند که چرا نیما واژه ی مذکور را با رسم الخطّی غیرمتعارف به صورت ( ری را ) نگاشت؛ در حالی که هیچ واژه ی بسیطی را در زبان فارسی سراغ نداریم که در آن ( ی ) ی وسط به صورت ( ی ) ی آخر نوشته شود. اگر به تفاوت خوانشی که به سبب تفاوت نگارش بین واژه ی ( ویرا ) یه معنی ی ( یادگیرنده ) و ( وی را ) به معنی ی ( او را ) حادث می شود التفات کنید، شاید با نگارنده هم رای شوید که نگارش واژه ی مشار به شکل ( ری را ) توسّط نیما، ناظر بر این منظور بوده است که شیوه ی خوانش آن را به شیفتگان ادب فارسی نشان دهد. این واژه، مُبدَلِ ( لیلا ) و نام زن است. برای آگاهی از چگونگی ی این ابدال، به کتاب ( از این زبان کبود ) به قلم نگارنده رجوع کنید.
... [مشاهده متن کامل]
مزید بر آن چه گفته شد، نیما یوشیج، شعر مزبور را برای برادرش لادبن - که چپ گرایی افراطی بود - سرود و به قصد گریز از دست یازی ی سانسور، آن را ( ری را ) - که نام یک زن است - نامید. سال ها بعد، احمد شاملو نیز از این ترفند سود برد و سرودی را که برای وارطان سالاخانیان در همان بحر سروده بود، ( مرگ نازلی ) نام نهاد.
من اسمم ریراس و معنی اسمم بانو خود ساخته اسم یک
ماشین پرنده یه خیلی کوچک و۰۰۰ هست
ماشین پرنده یه خیلی کوچک و۰۰۰ هست
ری یعنی صدایی که ازاعماق وجود به گوش انسان
میرسد .
میرسد .
من خانم ۳۲ساله امروز برای اولین بار اسم ریرا رو شنیدم و مجذوبش شدم و قطعا اسم دخترم رو ریرا میگذارم. بسیار اسم خوش اواز و با مسمایی هست علاوهدبر اون اصیل هم هست. من خودم گیلانی ام و همسرم مازندرانی.
من اسمم ریرا هستش که معنی او بانو خود ساخته
پرنده ای کوچک تر از گنجشک وخیلی چیزهای دیگر
پرنده ای کوچک تر از گنجشک وخیلی چیزهای دیگر
ریرا : ریرا یعنی "خدای ماه "که شکل آن شبیه ماه نو و در قیافه ی یک پیرمرد با ریش دراز می باشد . به گفته ی دکتر سرامی یکی از خدایان و الهه های آسمانی بوده است که مردم باستان در ردیف یکی از خدایان به حساب می آوردند . سایت زیر به نام ریرا از آن گرفته شده است .
... [مشاهده متن کامل]
https://rira. ir/?page=view&mod=public&obj=module&id=classicpoems
... [مشاهده متن کامل]
تعاریف و افسانه سازی یا معانی غلط مثل نام شهر بابل که کاملا اشتباهه یا تعریف گیلانی مه تلفظش چیز دیگه ایی هستش همه غلط می باشد ری را نامی مازندرانی که اولین بار در شعر نیما به نام در اومد و به معنای پرنده
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
ایی خوش آواز و زن خوش آوا می باشد و نوعی کله ونگ زنانه استو جنس مردانه اش ( اویا ) می باشد . . در سال هشتاد و یک نام دختر را ری را گذاشتم که در دفترچه تبت نبود و با دلایل و مدارک بسیار به لیست اضافه کردن
در باور مردم مازندران ( ری را ) نام فرشته ای باستانی و اسطوره ای است که در انتهای عصر یخبندان به جنگل های هیرکانی ( مازندران ) آمده است و با آوازی جادویی سبزینگی و رویش دوباره را به آن بازگردانیده است.
رِیرا ( Reira ) در زبان گیلکی به معنی به هوش و به گوش باش / آگاه و بیدار باش. ریرا یک نام زیبای پسرانه با ریشه گیلکی هم هستش
ریرا : در گویش مازندرانی به گوش باش ، به هوش باش.
ریرا : /rirā/ ری را ( مازندرانی ) 1 - هان، بیدارباش، به هوش باش، هشدار؛ 2 - نام پرنده ای کوچک شبیه به گنجشک؛ 3 - نام زنِ تیزهوش و کاردان؛ 4 - نام یکی از شعرهای نیما یوشیج. اسم ریرا مورد تایید ثبت احوال کشور برای نامگذاری دختر است .
ریرا : /rirā/ ری را ( مازندرانی ) 1 - هان، بیدارباش، به هوش باش، هشدار؛ 2 - نام پرنده ای کوچک شبیه به گنجشک؛ 3 - نام زنِ تیزهوش و کاردان؛ 4 - نام یکی از شعرهای نیما یوشیج. اسم ریرا مورد تایید ثبت احوال کشور برای نامگذاری دختر است .
اسم ریرا در فرانسوی یعنی لبخند ، شادمانی ، مایه خوشبختی هست.
به معنی سنگ صبور. بانوی بیدار. و نام پرنده ای کوچک در شمال ایران
ری را به معنی زن می باشد .
مطابق یک افسانه قدیمی در شمال بانویی است که باعث زیبایی جنگلهای مازندران می شود.
نوعی باران در شمال است.
نام قدیمی شهر بابل بوده است.
مطابق یک افسانه قدیمی در شمال بانویی است که باعث زیبایی جنگلهای مازندران می شود.
نوعی باران در شمال است.
نام قدیمی شهر بابل بوده است.
"ری را"، در زبان مازندرانی به معنای "هان!" ، "آگاه باش!" ، "بیدار باش!" و "هشدار!" است.
این کلمه در بازی سنتی ومحلی و کودکانه مترادف "بپا و هوشیار باش" به کار می رود.
در دومین معنا نیز، "ری را"، نام پرنده ای کوچک تر از گنجشک است .
از نظر مضمون :
«فلکی» بااشاره به اینکه شب، «مضمون» بسیاری از شعرهای نیماست، شب «ری را» رابه گونه دیگری می بیند: در«ری را» شب یک «صدا» است که در«محور شعر قرارمی گیرد». این صدا از شب برمی خیزد و«شعر را میچرخاند».
مفسر«ری را» سپس با استناد به نظریات «یونگ» ( «ضمیرناخودآگاه مشترک» و«صورت ازلی» ) و نیز آرای «پایه گذاران نقدادبی پایه اسطوره ها» نتیجه می گیرد که این صدا - این«ری را» می تواند یک «صدای اسطوره ای» باشد. صدایی از درون«روان جمعی آدمی». او می گوید:
«این صداگویی صدای درونی شاعر است که از اعماق هستی برمی آید
. . . . . گویی این صدا جمع ناله های کل بشریت است که درشبی تیره به
شاعری می رسد که خود از رنجهای گذرنده درآن می نالد. . . . . »
نیما، شعرپرازرمز و رازخود، «ری را» را چنین پایان می دهد:
«ری را. . . . . ری را. . . . . دارد هوا که بخواند در این شب سیاه او نیست با
با خودش، اورفته با صدایش اما خواندن نمی تواند!. . . . . »
این کلمه در بازی سنتی ومحلی و کودکانه مترادف "بپا و هوشیار باش" به کار می رود.
در دومین معنا نیز، "ری را"، نام پرنده ای کوچک تر از گنجشک است .
از نظر مضمون :
«فلکی» بااشاره به اینکه شب، «مضمون» بسیاری از شعرهای نیماست، شب «ری را» رابه گونه دیگری می بیند: در«ری را» شب یک «صدا» است که در«محور شعر قرارمی گیرد». این صدا از شب برمی خیزد و«شعر را میچرخاند».
مفسر«ری را» سپس با استناد به نظریات «یونگ» ( «ضمیرناخودآگاه مشترک» و«صورت ازلی» ) و نیز آرای «پایه گذاران نقدادبی پایه اسطوره ها» نتیجه می گیرد که این صدا - این«ری را» می تواند یک «صدای اسطوره ای» باشد. صدایی از درون«روان جمعی آدمی». او می گوید:
«این صداگویی صدای درونی شاعر است که از اعماق هستی برمی آید
. . . . . گویی این صدا جمع ناله های کل بشریت است که درشبی تیره به
شاعری می رسد که خود از رنجهای گذرنده درآن می نالد. . . . . »
نیما، شعرپرازرمز و رازخود، «ری را» را چنین پایان می دهد:
«ری را. . . . . ری را. . . . . دارد هوا که بخواند در این شب سیاه او نیست با
با خودش، اورفته با صدایش اما خواندن نمی تواند!. . . . . »
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)