سامانِش ( Sāmāneš )
ساختار: سامان ( اسم ) ـِش ( پسوند اسم مصدر و نتیجه ی عمل ) .
مفهوم: عمل، فرآیند یا نظامِ سامان دادن و نظم بخشیدن. این واژه برای نظام ها، قوانین یا فرآیندهای مربوط به تنظیم گری استفاده می شود.
... [مشاهده متن کامل]
مثال کاربرد: �سامانِش ( رگولاتوری ) جدید بانکی، شفافیت را افزایش می دهد. �
هنجارِش ( Han - jāreš )
ساختار: هنجار ( اسم به معنای قاعده، معیار ) ـِش ( پسوند اسم مصدر و عمل ) .
مفهوم: عمل، فرآیند یا نظامِ هنجار یا قاعده مند کردن. این واژه بر ایجاد استاندارد و قاعده برای یک حوزه خاص دلالت دارد.
مثال کاربرد: �هنجارِش دولتی در بخش فناوری اطلاعات. �
این واژه ها با تکیه بر بن های سامان، ساز و هنجار، تلاش می کنند معادل هایی ریشه دار و مناسب برای این مفاهیم فنی و مدیریتی ارائه دهند.
سید مهدی معافی
ساختار: سامان ( اسم ) ـِش ( پسوند اسم مصدر و نتیجه ی عمل ) .
مفهوم: عمل، فرآیند یا نظامِ سامان دادن و نظم بخشیدن. این واژه برای نظام ها، قوانین یا فرآیندهای مربوط به تنظیم گری استفاده می شود.
... [مشاهده متن کامل]
مثال کاربرد: �سامانِش ( رگولاتوری ) جدید بانکی، شفافیت را افزایش می دهد. �
هنجارِش ( Han - jāreš )
ساختار: هنجار ( اسم به معنای قاعده، معیار ) ـِش ( پسوند اسم مصدر و عمل ) .
مفهوم: عمل، فرآیند یا نظامِ هنجار یا قاعده مند کردن. این واژه بر ایجاد استاندارد و قاعده برای یک حوزه خاص دلالت دارد.
مثال کاربرد: �هنجارِش دولتی در بخش فناوری اطلاعات. �
این واژه ها با تکیه بر بن های سامان، ساز و هنجار، تلاش می کنند معادل هایی ریشه دار و مناسب برای این مفاهیم فنی و مدیریتی ارائه دهند.
سید مهدی معافی
نظارتی
رگولاتوری به معنی کنترل و هدایت بر پایه قاعده، اصل، روش یا قانون است. به عبارتی توجیه یک سازوکار برای کارکرد دقیق است.
تنظیم کننده ، تنظیم مقررات