رگلاژ
/reglAZ/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - خط کشی کاغذ . ۲ - اندازه گرفتن مساحت بین دوربین و موضوع عکس بوسیله [[ تله متر ]] . توضیح : دوربینهای جعبهای که با هر مساحتی عکس میگیرند احتیاجی به رگلاژ ندارند . ۳ - تنظیم قسمتهای مختلف ماشین رگلاژ موتور رگلاژ دلکو .
خط کشی طرز و عمل خط کشی کاغذ نظم و ترتیب دادن حرکت و چرخ و پرهای ماشین
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
ساماندهی، سازماندهی، میزان کردن، متعادل کردن،
خط کشی
رگلاژ : سطح : آب پاشی و پوشیدن خاک روی سطح . رکابی : میلگردی که آنرا به شکل u در آورده اند . ( اصطلاح بنایی و ساختمان سازی )
در پهلوی " پتمانش" در نسک :فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
تنظیم