رگل

/regl/

مترادف رگل: بی نمازی، طمث، عادت، قاعده

معنی انگلیسی:
menses, menstruation, period

فرهنگ فارسی

قاعده، اصل، آیین، انضباط، طریقه، راه ورسم
( اسم ) عادت ماهانه زنان . توضیح : احتراز از این کلمه بیگانه اولی است .

فرهنگ معین

(رِ گْ ) [ فر. ] (اِ. ) عادت ماهانة زنان .

فرهنگ عمید

۱. قاعده.
۲. (اسم مصدر ) قاعدگی.

گویش مازنی

/rogal/ گذر محل عبور

پیشنهاد کاربران

رگ در زبان لری به معنی تکرار شوندگی است.
رگ رگو یا رک رکو معنی خط خطی می دهد.
در اجر چینی هر ردیف رج یا رگ نامیده می شود.
در مواردی رگ به شک رزگ هم گفته می شود
مثلا در لری می گیند٫ وه رزگ بشنیت٫ یعنی ردیفی بشینید.
در ادامه همین مفاهیم در زبان لری به عادت ماهانه رگ نیز گفته می شود.
"ماهینگی" برگرفته از ارتباط چرخه طبیعی خونریزی زنان و ارتباط آن با طبیعت و ماه می باشد. ماه نماد الگوی چرخه ای است؛ از زمانی که شروع به رشد می کند تا به ماه کامل تبدیل شود، این پدیده مدام در طبیعت تکرار می شود. همانطور که فاز های ماه شامل رشد و زوال است و نمادی از رشد در طبیعت است، فرآیند هر سیکل باروری نیز مانند تکمیل هلال ماه در یک سیکل 28 روزه ( به طور میانگین ) رخ می دهد. تخمک در سیکل زنان در روز 14 مانند ماه کامل می شود و آماده باروری است که منبع آفرینش می باشد. . ماه منبع الهام، تخیل، فکر و اندیشه ی انسان های خلاق هنرمند و متفکر بوده است، که استفاده از این واژه می تواند در اصلاح باورهایی همچون بی منطقی دوره ای زنان به دلیل تغییرات هورمونی موثر باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

بنابراین استفاده از "دوره ماهینگی"، "ماهینه شدن" برای توصیف سیکل های طبیعی زنان واژه شایسته ای می باشد که می تواند آغازگر ایجاد نگرش مثبت به این بخش طبیعی از زندگی زنان و پایانی برای باورهای غلط در جامعه باشد
واژه ای که از لحاظ آوایی، ساختاری و مفهومی در بر گیرنده مفهوم زیستی و با کرامت از بخش طبیعی زندگی زنان باشد،

سلام. والا اخیرا واژه ماهینگی برای قاعدگی برگزیده شده. نمی دونم ماهانگی که به اختصار عادت گفته میشد چه اشکالی داشت.
رگل به نظر من از واژه regular انگلیسی به معنای منظم اومده.
واژه پیشنهادی من برای دوره پارسی و پریود لاتین���واژه رَگ یا رِگژول بود.
رَگ ( در چم رژ یا رج به بنلاد دهخدا نظم و ترتیب است ) ژول ( انگیزش و تحریک ) پس میشود انگیزه ترتیب داشتن.
رگژول داشته باش. . . . در مانای منظم
با سپاس ک هو 28اذر ماه 1397و 2577پاد هخ
رگل لاتین . . . . . خود برگرفته از رَگل پارسیک
( رَگ آل مانند یخچال ) میباشد. . . .
رَگ ���چند چم را پشتیبانی میکند. . . . . 1غیرت2ترتیب3آئین 4تبار و دودمان
4خشم ( رگ گردن ) 5رگ دواندن ( امادگی برای کاری )
...
[مشاهده متن کامل]

پس در جمله دختره رَگل یا رِگل شده . . . . در مانای فلانی رگ اش جنبیده در چم رگ دچار خونریزی شده. . . . . همانگونه که زمانی که میگویند سینه های فلانی رگ دوانده است در چم امادگی برای شیر دادن است. . . . اما من در پایان واژه رگ ژول =رگژول را برای واژه periodلاتین پیشنهاد میکنم. . . . . رگژول شدن در چم برانگیختگی رگ ها ست. . . . رَگ ژول . . . . شدن در چم تحریک رگها
با سپاس کوروش هو شیراز28اذرماه 2577

( رِ گْ ) [ فر. ] ( اِ. ) عادت ماهانه زنان در گویش کازرونی و . . . .

بپرس