رگال

لغت نامه دهخدا

رگال. [ رُ ] ( اِ ) بر وزن و معنی زغال است که انگِشت باشد. ( برهان ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

بر وزن و معنی زغال است که انگشت باشد

گویش مازنی

/rogaal/ باز - راه عمومی

واژه نامه بختیاریکا

( رِگال ) به رِگال نوودِن
پا به رگال نُهادِن
راه؛ شیار؛ باریکه
رکاب

دانشنامه آزاد فارسی

رِگال (regal)
اُرگ زبانه ایِ قابل حمل که از دَم ها نیرو می گیرد، و گفته می شود در حدود ۱۴۶۰م هاینریش تراکس دورف اهل نورنبرگ آن را در آلمان اختراع کرد، و تا قرن ۱۷ در اروپا رواج داشت. مدل امروزین آن در موسیقی مردمی هند به کار می رود.

پیشنهاد کاربران

آویزاک
رگال معنی متداول هم هست. یا عادیه
رخت آویز
رگال ،
یکی با یک بحثش میشه . وقتی طرف مقابل اعلام خودنمایی و فخر فروشی می کند و همش منم منم می کند یا بقولی طرف می گوید تو مدی من نیستی . نفری سوم از اولی نفر میپرسه مشکلش چیه او می گوید : طرف در آمده به رگال من . . . . این یک فرضیه بختیاری هست .
آویزون کردن پوشاک یا کت و شلوار و. . . . .
در گویش زبان بختیاری، رگال به معنی راه میباشد راهی مشخص وادامه دهنده آن.
واژه ای در زبان بختیاری بمعنای راه .
به رگال نیا . یعنی تو را نمی یاد .

بپرس