[ویکی الکتاب] معنی رَکِبُواْ: سوار شدند
ریشه کلمه:
رکب (۱۵ بار)
سوار شدن. . راغب گوید: رکوب در اصل، بودن انسان است در پشت حیوانی و گاهی به کشنی نشستن اطلاق میشود. جوهری از ابن سکّیت نقل کرده: راکب فقط بهشتر سوار اطلاق میشود و به اسب سوار و خر سوار فارس گفته میشود. راغب گوید: راکب در عرف مختص به شتر سوار است. رکب جمع راکب است در اقرب شتر سواران گفته . و آنها در کناره دور وادی بودند و سواران پائینتر از شما بودند مراد از رکب کاروان ابوسفیان لعین است و شاید بواسطه شتر سوار بودن رکب گفته شده. رُکبان نیز جمع راکب است . اگر ترسیدید، نماز بخوانید در حالی که پیاده یا سوارها هستید. رکاب (بکسر ر) در اقرب گوید: رکاب شتر مفرد آن راحله است. . مراد از رکاب در آیه شتر است یعنی بر آن اسبی و شتری نتاختید. رکوب (به فتح ر) مبالغه و شتر سواری و به معنی مرکوب است (اقرب) . رکوب در آیه به معنی مرکوب است یعنی: چهار پایان را برای آنها رام کردیم مرکوبشان از آنهاست و از آنها میخورند. * . رکوب در آیه در سوار شدن به کشتی به کار رفته ایضاًدر . و آیات دیگر. * . ترکیب، گذاشتن اجزاء شییء بعضی بر بعضی است. صورت و شکل ظاهری انسان در اثر بودن بعضی از اعضاء بر بعضی است. * . دانه هائی که بعضی بر بالای بعضی است. * . از حالی به حالی میافتید و از درجهای به درجهای بالا میرود. ظاهراً مراد اطوار حیات و مرگ و بعث است. مثل .
ریشه کلمه:
رکب (۱۵ بار)
سوار شدن. . راغب گوید: رکوب در اصل، بودن انسان است در پشت حیوانی و گاهی به کشنی نشستن اطلاق میشود. جوهری از ابن سکّیت نقل کرده: راکب فقط بهشتر سوار اطلاق میشود و به اسب سوار و خر سوار فارس گفته میشود. راغب گوید: راکب در عرف مختص به شتر سوار است. رکب جمع راکب است در اقرب شتر سواران گفته . و آنها در کناره دور وادی بودند و سواران پائینتر از شما بودند مراد از رکب کاروان ابوسفیان لعین است و شاید بواسطه شتر سوار بودن رکب گفته شده. رُکبان نیز جمع راکب است . اگر ترسیدید، نماز بخوانید در حالی که پیاده یا سوارها هستید. رکاب (بکسر ر) در اقرب گوید: رکاب شتر مفرد آن راحله است. . مراد از رکاب در آیه شتر است یعنی بر آن اسبی و شتری نتاختید. رکوب (به فتح ر) مبالغه و شتر سواری و به معنی مرکوب است (اقرب) . رکوب در آیه به معنی مرکوب است یعنی: چهار پایان را برای آنها رام کردیم مرکوبشان از آنهاست و از آنها میخورند. * . رکوب در آیه در سوار شدن به کشتی به کار رفته ایضاًدر . و آیات دیگر. * . ترکیب، گذاشتن اجزاء شییء بعضی بر بعضی است. صورت و شکل ظاهری انسان در اثر بودن بعضی از اعضاء بر بعضی است. * . دانه هائی که بعضی بر بالای بعضی است. * . از حالی به حالی میافتید و از درجهای به درجهای بالا میرود. ظاهراً مراد اطوار حیات و مرگ و بعث است. مثل .
wikialkb: رَکِبُوا