رکابدارکلا

لغت نامه دهخدا

رکابدارکلا. [ رِ ک َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان نوکندکا بخش مرکزی شهرستان شاهی. سکنه آن 630 تن است. آب آن از رودخانه سیاه رود است. محصول عمده آنجا برنج و پنبه و کنف و غلات وکنجد و صیفی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

گویش مازنی

/rekaab daar kelaa/ از توابع دهستان نوکنده کای قائم شهر

پیشنهاد کاربران

رکابدار کلا به معنی محل یا منطقه ای که در آن رکاب امام زمان روی درختی آویزان شده است. رکاب به معنی رکاب سب، دار به معنی درخت و کلا به معنی منطقه یا آبادی است.

بپرس