رویاروی. ( ق مرکب ) مواجه و روبروی و مقابل. ( ناظم الاطباء ) ( از یادداشت مؤلف ) : یا بزرگی و عز و نعمت و جاه یا چو مردانت مرگ رویاروی.حنظله بادغیسی.خوبیش از بهار زیباروی خانه و باغ برده رویاروی.نظامی.