روی یک پا جستن

مترادف ها

hop (فعل)
رقصیدن، خمیدن، پرواز دادن، پلکیدن، لی لی کردن، روی یک پا جستن، رازک بار اوردن، جست وخیز کوچک کردن، لنگان لنگان راه رفتن

hop along (فعل)
روی یک پا جستن

فارسی به عربی

قفزة

پیشنهاد کاربران

بپرس