روی گشادن. [ گ ُ دَ ] ( مص مرکب ) باز کردن روی. رفع نقاب از چهره. رخ گشادن. || گشادن روی. گشادگی روی. گشاده رویی. کنایه از خندان رویی : کند آفرین کیانی بدوی بدان شادمانی که بگشاد روی.فردوسی.