- روی گردان گشتن ؛ روگردان شدن :
در دماغ عشق ار دل روی گردان گشته است
این صفت برگشته را برگشته مژگانی کجاست ؟
صائب ( از آنندراج ).
رجوع به ترکیب روی برگرداندن شود. || نافرمان. سرکش. مخالف. یاغی. ( فرهنگ فارسی معین ). || در هندوستان قماشی را گویند که پشت و رو یکسان داشته باشد و چون از طرفی مستعمل شود آن را باژگونه کنند و از طرف دیگر بدوزند و این در سقرلات و آنچه بدان ماند مستعمل ، و اصطلاح سراجان است. ( آنندراج ).