روی کسی را به خاک مالیدن ؛ رغم انف. بر خاک مالیدن بینی او. کنایه از خوار و ذلیل کردن اوست :
سیل از ویرانه با رخسار گردآلود رفت
زود می مالد فلک روی ستمگر را به خاک.
صائب تبریزی.
سیل از ویرانه با رخسار گردآلود رفت
زود می مالد فلک روی ستمگر را به خاک.
صائب تبریزی.