روی کسی حساب کردن


معنی انگلیسی:
depend, reckon, count

پیشنهاد کاربران

count someone in ( for something )
گرته برداری از زبان های اروپایی: ( ا. نجفی )
به امید کسی یا چیزی بودن / چشم امید داشتند
به کسی یا چیزی پشتگرم بودن
اطمینان، توکل کردن
ما ز یاران چشم یاری داشتیم/ خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم
( ما روی کمکِ دوستان به اشتباه حساب کرده بودیم، ولی دوستان اهل یاری و این حرف ها نیستند! )

بپرس