روی هم رفته
/ruyehamrafte/
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. از هر لحاظ.
مترادف ها
یکسره، همگی، تماما، کاملا، روی هم رفته، با هم، اجماعا، از همه جهت
سرتاسر، روی هم رفته، همه جا
سرتاسر، سربسر، کاملا، روی هم رفته، کلا، جمعا، بطور سرجمع
روی هم رفته
روی هم رفته، کلا
تماما، کاملا، روی هم رفته، با هم
فارسی به عربی
عموما , کلیا , معدل
پیشنهاد کاربران
در مجموع