روی تردد ؛ راه تردد. ( از شرفنامه منیری ) ( ناظم الاطباء ) .
- روی راست داشتن ؛ طریقه و راه راست داشتن :
هرکه را روی راست بخت کژ است
مار کژ بین که بر رخ سپر است.
خاقانی.
- روی راست داشتن ؛ طریقه و راه راست داشتن :
هرکه را روی راست بخت کژ است
مار کژ بین که بر رخ سپر است.
خاقانی.