روی در کسی بودن

پیشنهاد کاربران

روی در کسی بودن ؛ متوجه وی بودن. اقبال به وی داشتن :
تا خود کجا رسد به قیامت نماز من
من روی در تو و همه کس روی در حجیز.
سعدی.
کجا در حساب آورد چون تو دوست
که روی ملوک و سلاطین در اوست.
سعدی.
چو روی پسر در پدر بود و قوم
نهان خورد و پیدا بسر برد صوم.
سعدی ( بوستان ) .

بپرس