روی بروی

لغت نامه دهخدا

روی بروی. [ ب ِ ] ( ق مرکب ) روباروی. روبرو. مقابل. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به مترادفات کلمه شود.

فرهنگ فارسی

روبرو مقابل .

پیشنهاد کاربران

بپرس