دیکشنری
مترجم
بپرس
روی بروی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
روی بروی. [ ب ِ ] ( ق مرکب ) روباروی. روبرو. مقابل. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به مترادفات کلمه شود.
فرهنگ فارسی
روبرو مقابل .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها