روی بردن از چیزی

پیشنهاد کاربران

روی بردن از چیزی ؛ ظاهراً شرمسار کردن و زایل کردن آن :
سپیده بردروی از چشم درد
برد تیغ من سرخی از روی زرد.
نظامی.

بپرس