روگردانی

/rugardAni/

مترادف روگردانی: اعراض، تمرد، رویگردانی، سرپیچی

معنی انگلیسی:
rejection, defection, withdrawal

لغت نامه دهخدا

روگردانی. [ گ َ] ( حامص مرکب ) برگشتگی. ( ناظم الاطباء ). روی گردانی. اعراض. و رجوع به روی گردانی شود. || ترک. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به روگردان و روگردانیدن و روی گردانی شود. || مهاجرت. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

برگشتگی . روی گردانی . اعراض

مترادف ها

refusal (اسم)
رد، امتناع، روگردانی، سر پیچی، استنکاف، اباء

balk (اسم)
مرز، مانع، زمین شخم نشده، مایهء لغزش، امتناع، روگردانی، محظور

baulk (اسم)
امتناع، روگردانی

فارسی به عربی

رفض

پیشنهاد کاربران

اعراض. . . . عدول. . . .
نکول، اعراض، تمرد، رویگردانی، سرپیچی

عدول
نکول

بپرس