روکه

لغت نامه دهخدا

( روکة ) روکة. [ رَ ک َ ] ( ع اِ ) روکاء. آواز بوم نر. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). و رجوع به روکاء شود. || موج ، لغت بغدادی است. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ).

روکة. [ رَ ک َ ] ( اِخ ) از بطنهای هواره است که قبیله ای از بربر است. ( از صبح الاعشی ج 1 ص 363 ).

فرهنگ فارسی

روکائ . آواز بوم نر .

دانشنامه عمومی

پیشنهاد کاربران

بپرس