رونجو

لغت نامه دهخدا

رونجو. [ رَ وَ ] ( اِ ) کرمی باشد چوبخوارو به عربی ارضه گویند. ( برهان ) ( از آنندراج ). نام کرمی است که از زمین بروید و هرچه از زمین افتاده باشد بخورد و تباه سازد و پشمینه را ضایع کند و آنرا دیوچه و دیوک و ریونجو نیز گویند و به تازی ارضه خوانند. ( فرهنگ جهانگیری ). در تداول محلی گناباد رونجک [ رَ وَ جُک ] گویند. اورنگ. ( در تداول مردم قزوین ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) کرمی است چوبخوار ارضه .

فرهنگ معین

(رَ وَ ) (اِ. ) موریانه ، کرم چوب خوار.

فرهنگ عمید

= موریانه

پیشنهاد کاربران

بپرس