روفته
لغت نامه دهخدا
روفته. [ ت َ ] ( اِخ ) شهرکیست بناحیت پارس از داراگرد آبادان و با نعمت. ( حدود العالم ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
در زبان لری بختیاری به معنی
روبیده. صاف و واضح . جارو کرده
Rovfeteh
هوش روفته::حیاط را جارو کرده
شسته و روفته بس گوم::
بدون رودربایستی حرفمو بهش گفتم
روبیده. صاف و واضح . جارو کرده
هوش روفته::حیاط را جارو کرده
شسته و روفته بس گوم::
بدون رودربایستی حرفمو بهش گفتم