روغنینه

لغت نامه دهخدا

روغنینه. [ رَ / رُو غ َ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ، اِ ) نانی که در روغن خمیر آن را پهن کرده پزند. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از انجمن آرا ) ( از برهان ). نانی که خمیر آنرا در روغن پزند و روغنی نیز گویند. ( از شعوری ج 2 ورق 27 ). و رجوع به روغنی شود. || نانهای گرمی که روی هم چینند و لابلای آنها روغن ریزند. ( از آنندراج ) ( از برهان ) ( ناظم الاطباء ). نازک.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - منسوب به روغن روغن دار . ۲ - نان روغنی .
نانی که در روغن خمیر آن را پهن کرده پزند .

پیشنهاد کاربران

بپرس