روغنکده. [ رَ / رُو غ َ ک َ دَ / دِ ] ( اِ مرکب ) عصارخانه. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). روغن خانه : گردن من به طناب است که چون گاو خراس سوی روغنکده مهمان شدنم نگذارند.خاقانی.