روغناس

لغت نامه دهخدا

روغناس. ( اِ ) رویناس و روناس. ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از برهان ) ( از شعوری ج 2 ورق 24 ). روناس. رُنّاس. روین. فُوَة. عروق حُمر. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به روناس و رویناس شود.

فرهنگ معین

(رُ ) (اِ. ) نک روناس .

فرهنگ عمید

= روناس

پیشنهاد کاربران

بپرس