روغن بر آتش زدن ؛ روغن ریختن بدان. ( از آنندراج ) . کنایه از سخت مشتعل نمودن آن. تیز کردن آتش است خواه حقیقی و خواه مجازی که مراد خشم و غضب و گاه و شوق و رغبت باشد :
پیرزن هرچه می نمود گریز
روغنی می زدش بر آتش تیز.
... [مشاهده متن کامل]
امیرخسرو دهلوی ( از آنندراج ) .
نغمه تو بی تو روغن می زند بر آتشم
پرده های ساز دامن می زند بر آتشم.
محمد افضل ثابت ( از آنندراج ) .
پیرزن هرچه می نمود گریز
روغنی می زدش بر آتش تیز.
... [مشاهده متن کامل]
امیرخسرو دهلوی ( از آنندراج ) .
نغمه تو بی تو روغن می زند بر آتشم
پرده های ساز دامن می زند بر آتشم.
محمد افضل ثابت ( از آنندراج ) .