نواندیش دینی. این تعبیر بعد از انقلاب اسلامی از سوی بسیاری از متفکران و نویسندگان به کار رفته و به مفهومی جاافتاده در فرهنگ معاصر تبدیل شده است هرچند عده ای دیگر آن را متضمن نوعی تناقض و مفهومی پارادوکسیکال می دانند. این عده روشنفکری را در اعتقاد به استقلال عقل می دانند که نمی تواند خود را با الزامات غیرعقلانی سازگار کند. برخی تا آن جا پیش رفته اند که آن را دایرۀ مربع نامیده اند. امّا بسیاری چنین باوری ندارند و مفهوم روشنفکری و دین را قابل جمع می دانند. اینان بر این باورند که تلاش برای کشف حقیقت از شروط اصلی و کافی برای روشنفکرخواندن اشخاص است و دینی و غیردینی بودن لطمه ای به این حرکت حقیقت طلبانه نمی زند. سؤال آنان از مخالفانِ به کارگیری این ترکیب در ادبیات روشنفکری این است که: چنانچه روشنفکری پس از جست وجوی حقیقت به این نتیجه برسد که دیانت حق است و آن گاه روشنفکر دینی بشود، چه اشکال و مانعی دارد؟ بعضی دیگر گفته اند معیار اساسی روشنفکری داشتن تفکر انتقادی است، و اگر متفکری مسلمان به نقادی سنت دست یابد و بتواند با نوسازی و بازسازی فرهنگ دینی، اصلاحی در جامعه به وجود آورد، وی روشنفکر دینی است و روشنفکربودن او با دین دار بودنش منافاتی ندارد. نیز ← نواندیشی_دینی
wikijoo: روشنفکر_دینی