مسند و صدر سری کم دید و کم بیند چنو
صدر والاقدر عالی همت روشن ضمیر.
سوزنی.
خسرو آل امیران ای امیران سخن در ثنا و مدح تو روشن دل و روشن ضمیر.
سوزنی.
جهاندیده دانای روشن ضمیرچنین گفت کای شاه دانش پذیر.
نظامی.
به سرسبزی شاه روشن ضمیربه نیروی فرهنگ فرمان پذیر.
نظامی.
زن کارپیرای روشن ضمیربدان خواسته گشت خواهش پذیر.
نظامی.
امیر ختن جامه ای از حریربه پیری فرستاد روشن ضمیر.
سعدی.
جوان جوانبخت روشن ضمیربه دولت جوان و به تدبیر پیر.
سعدی.
بخندید دهقان روشن ضمیرکه پس حق به دست من است ای امیر.
سعدی.
نگیرد خردمند روشن ضمیرزبان بند دشمن ز هنگامه گیر.
سعدی ( بوستان ).
یکی را ز مردان روشن ضمیرامیر ختن داد جامه حریر.
سعدی ( بوستان ).
آن امیر روشن ضمیر جواب داد. ( حبیب السیر چ سنگی تهران ج 3 ص 324 ). صاحبدلی روشن ضمیر در تعبیر این خواب تأمل نماید. ( حبیب السیر ج 3 ص 325 ). و رجوع به روشندلی شود. || مقلوب ضمیر روشن : بر خاطر گشاده و روشن ضمیر تو
پوشیده نیست سری جز سر غیب دان.
سوزنی.
فرستاد شه تا به روشن ضمیرفلاطون نهد خامه را بر حریر.
نظامی.
روشن ضمیر. [ رَ / رُو ش َ ض َ ] ( اِخ ) از گویندگان استاد و دانشمندان زبان فارسی و تازی و هندی و از موسیقی دانان نامی در هند بود وی با چهارده هزار نوا آشنایی داشت و معاصر مؤلف مرآت الخیال بود و به سال 1077 هَ. ق. درگذشت. ابیات زیر از اوست :
بیا ساقی ای دلبری پیشه ات
نی بزم دل قلقل شیشه ات
که ما هم برآریم ازین پرده شور
به الحان داودی آریم زور
گل نغمه رنگ گداز دل است
چو دل آب شد مدعا حاصل است.
( از مرآت الخیال صص 151 ).
و رجوع به فرهنگ سخنوران و مآخذ مندرج در آن شود.