روشن رایی

لغت نامه دهخدا

روشن رایی. [ رَ / رُو ش َ ] ( حامص مرکب ) صفت روشن رای. داشتن تدبیر درست و فکر صائب : چه بود از دولت و نعمت و خرد و روشن رایی که این مهتر نیافت. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 611 ).

فرهنگ فارسی

صفت روشن رای . داشتن تدبیر درست

پیشنهاد کاربران

بپرس