[ویکی اهل البیت] روش قرآن در تبیین معارف. قرآن کریم در تبیین معارف الهی شیوه های ویژه ای دارد. اکنون به بررسی تفاوت قرآن کریم با کتب علمی در تبیین معارف می پردازیم:
خدای سبحان در مقام تبیین رسالتهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم گاهی از تلاوت آیات بر مردم و تعلیم کتاب و حکمت و تزکیه نفوس سخن می گوید: «هو الذی بعث فی الاءمیین رسولا منهم یتلوا علیه ایاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمة...» و قرآن کریم را ره توشه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در ایفای این رسالتها و دستمایه او در تعلیم و تزکیه انسانها معرفی می کند: «فذکر بالقران من یخاف وعید». «وکذلک اوحینا الیک قرانا عربیا لتنذر ام القری و من حولها...». «وکذلک اوحینا الیک روحا من امرنا ما کنت تدری ما الکتاب ولا الایمان ولکن جعلناه نورا نهدی به من نشاء من عبادنا وانک لتهدی الی صراط مستقیم».
بر این اساس، قرآن کریم نمی تواند مانند کتب علمی تنها به تبیین مسائل علمی و جهانشناسانه بپردازد و یا مانند کتب اخلاقی تنها به اندرز بسنده کند یا همتای کتابهای فقهی و اصولی به ذکر احکام فرعی و مبانی آنها اکتفا کند و به طور کلی شیوه های رایج و معمول در کتب بشری را در پیش گیرد. این کتاب الهی در رسیدن به اهداف خود که با اهداف رسالت پیامبر جهانی، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم متحد است، روشهای ویژه ای را برگزیده است که به برخی از آنها اشاره می شود:
همچنین در کنار تبیین برخی از احکام روزه سفارش حفظ حدود و رعایت تقوای الهی آمده است: «تلک حدود فلا تقربوها کذلک یبین الله ایاته للناس لعلهم یتقون» و همراه با دستور دریافت زکات، تطهیر و تزکیه جان آدمی مطرح است: «خذ من اموالهم صدقة تطهرهم و تزکیهم بها...» و حتی در کنار ساده ترین دستورات مربوط به معاشرتهای اجتماعی، مانند این که مهمان ناخوانده که قرار دید با صاحب خانه را قبلاً تنظیم نکرده، در صورت اکراه و معذور بودن میزبان از پذیرش او باید بازگردد، از تزکیه روح سخن می گوید:... وان قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو ازکی لکم.
اما پس از نقل گفته منافقان، آن را ابطال می کند: «یقولون لئن رجعنا الی المدینة لیخرجن الاعز منها الاءذل ولله ولرسوله وللمؤمنین ولکن المنافین لایعلمون». سخن منافقان این بود که خود را عزیز می پنداشتند و مؤمنان را ذلیل، لیکن خداوند بعد از نقل گفتار باطل آنها به بطلان آن پرداخت؛ چنانکه قبلاً در ابطال کلام باطل آنان درباره محاصره اقتصادی مسلمانان و انفاق نکردن به همراهان رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برای تفرق آنان از اطراف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم سخنی را نقل و نقد و ابطال کرده است.
کتابی که از جانب خدای حکیم حمید تنزل یافته است و به عزت (نفوذناپذیری) ستوده شده است، باطل را از هیچ جهتی بدان راه نیست: «وانه لکتاب عزیزَ لایایته الباطل من بین یدیه ولا من خلفه تنزیل من حکیم حمید».
تذکر: مواعظ و اندرزهای قرآنی که در کنار احکام و معارف ذکر می شود گاهی متاءخر است؛ مانند مثالهای گذشته و گاهی متقدم مانند ولا تتمنوا ما فضل الله به بعضکم علی بعض للرجال نصیب مما اکتسبوا وللنساء نصیب مما اکتسبن...
خدای سبحان در مقام تبیین رسالتهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم گاهی از تلاوت آیات بر مردم و تعلیم کتاب و حکمت و تزکیه نفوس سخن می گوید: «هو الذی بعث فی الاءمیین رسولا منهم یتلوا علیه ایاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمة...» و قرآن کریم را ره توشه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در ایفای این رسالتها و دستمایه او در تعلیم و تزکیه انسانها معرفی می کند: «فذکر بالقران من یخاف وعید». «وکذلک اوحینا الیک قرانا عربیا لتنذر ام القری و من حولها...». «وکذلک اوحینا الیک روحا من امرنا ما کنت تدری ما الکتاب ولا الایمان ولکن جعلناه نورا نهدی به من نشاء من عبادنا وانک لتهدی الی صراط مستقیم».
بر این اساس، قرآن کریم نمی تواند مانند کتب علمی تنها به تبیین مسائل علمی و جهانشناسانه بپردازد و یا مانند کتب اخلاقی تنها به اندرز بسنده کند یا همتای کتابهای فقهی و اصولی به ذکر احکام فرعی و مبانی آنها اکتفا کند و به طور کلی شیوه های رایج و معمول در کتب بشری را در پیش گیرد. این کتاب الهی در رسیدن به اهداف خود که با اهداف رسالت پیامبر جهانی، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم متحد است، روشهای ویژه ای را برگزیده است که به برخی از آنها اشاره می شود:
همچنین در کنار تبیین برخی از احکام روزه سفارش حفظ حدود و رعایت تقوای الهی آمده است: «تلک حدود فلا تقربوها کذلک یبین الله ایاته للناس لعلهم یتقون» و همراه با دستور دریافت زکات، تطهیر و تزکیه جان آدمی مطرح است: «خذ من اموالهم صدقة تطهرهم و تزکیهم بها...» و حتی در کنار ساده ترین دستورات مربوط به معاشرتهای اجتماعی، مانند این که مهمان ناخوانده که قرار دید با صاحب خانه را قبلاً تنظیم نکرده، در صورت اکراه و معذور بودن میزبان از پذیرش او باید بازگردد، از تزکیه روح سخن می گوید:... وان قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو ازکی لکم.
اما پس از نقل گفته منافقان، آن را ابطال می کند: «یقولون لئن رجعنا الی المدینة لیخرجن الاعز منها الاءذل ولله ولرسوله وللمؤمنین ولکن المنافین لایعلمون». سخن منافقان این بود که خود را عزیز می پنداشتند و مؤمنان را ذلیل، لیکن خداوند بعد از نقل گفتار باطل آنها به بطلان آن پرداخت؛ چنانکه قبلاً در ابطال کلام باطل آنان درباره محاصره اقتصادی مسلمانان و انفاق نکردن به همراهان رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برای تفرق آنان از اطراف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم سخنی را نقل و نقد و ابطال کرده است.
کتابی که از جانب خدای حکیم حمید تنزل یافته است و به عزت (نفوذناپذیری) ستوده شده است، باطل را از هیچ جهتی بدان راه نیست: «وانه لکتاب عزیزَ لایایته الباطل من بین یدیه ولا من خلفه تنزیل من حکیم حمید».
تذکر: مواعظ و اندرزهای قرآنی که در کنار احکام و معارف ذکر می شود گاهی متاءخر است؛ مانند مثالهای گذشته و گاهی متقدم مانند ولا تتمنوا ما فضل الله به بعضکم علی بعض للرجال نصیب مما اکتسبوا وللنساء نصیب مما اکتسبن...
wikiahlb: روش_قرآن_در_تبیین_معارف