روسته

لغت نامه دهخدا

روسته. [ س ُ ت َ / ت ِ] ( اِ ) راسخت. مس سوخته. نحاس محرق. روسختج. ( از انجمن آرا ). رجوع به روسختج و راسخته و روسوخته شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس