روزی که دنیا از حرکت ایستاد ( The Day the Earth Stood Still ) فیلمی آمریکایی در سبک علمی - تخیلی ساخته سال ۱۹۵۱ است. کارگردان این فیلم رابرت وایز بود و فیلم نامه آن توسط ادموند اچ. نورث نوشته شده است. این فیلم نامه برپایه داستانی کوتاه به نام «وداع با ارباب» ( Farewell to the Master ) تهیه شده که در سال ۱۹۴۰ توسط هری بیتس نوشته شده بود. هنرپیشگان اصلی فیلم مایکل رنی، پاتریشیا نیل، سم جفی، و هیو مارلووی هستند.
در داستان فیلم، یک موجود فرازمینی انسان نما با بشقابی پرنده به زمین می آید و رباتی نیرومند را نیز با خود آورده است. این موجود انسان نما آمده است تا ضرب الاجلی را به زمینیان اعلام کند.
در داستان فیلم، یک موجود فرازمینی انسان نما با بشقابی پرنده به زمین می آید و رباتی نیرومند را نیز با خود آورده است. این موجود انسان نما آمده است تا ضرب الاجلی را به زمینیان اعلام کند.
روزی که دنیا از حرکت ایستاد (فیلم ۲۰۰۸). روزی که دنیا از حرکت ایستاد ( The Day the Earth Stood Still ) محصول سال ۲۰۰۸ فیلمی است علمی تخیلی و بازسازی فیلمی به همین نام که ساخته ۱۹۵۱ میلادی است، به کارگردانی اسکات دریکسون از کشورهای آمریکا، کانادا و استرالیا می باشد.
زمان سال ۱۹۲۸ است و در کوه های برف پوش قره قوم در هندوستان کوهنوردی با گویی درخشان برخورد کرده و بعد از تماس دستش با آن از هوش می رود. زمانی که به هوش می آید، گوی ناپدید شده و زخمی بر روی دست وی باقی مانده است.
زمان حال: دکتر هلن بنسن استاد دانشگاه پرینستون و تعدادی دانشمند دیگر به سرعت توسط مأموران امنیتی گردآوری می شوند. هدف از این کار طراحی نقشه ای برای نجات انسان ها از برخورد با جسمی است که با سرعتی معادل سی هزار کیلومتر بر ثانیه به سوی زمین نزدیک می شود و در کمتر از هشتاد دقیقه به منطقه منهتن نیویورک اصابت خواهد کرد.
زمان کم است و کاری از دست دانشمندان ساخته نیست. دانشمندها به همراه گروهی از مأموران دولت سوار بالگردها شده و منتظر برخورد می مانند. شیئی ناشناس در ساعت مقرر به منهتن نزدیک شده، اما به آرامی در پارک مرکزی نیویورک فرود می آید. دانشمندان که دریافته اند این شیئی - گویی درخشان و عظیم - بشقاب پرنده ای سرنشین دار است، با حضور در آنجا سعی در شناسایی و تماس با سرنشینان آن می کنند. بیگانه ای از گوی خارج می شود و برخوردی آشتی آمیز دارد، اما شلیک عجولانه یک سرباز و زخمی شدنش پایانی ناخوش به این ابراز دوستی می دهد. به دنبال این رخداد روباتی غول پیکر به نام گورت از گوی خارج شده و تمام سلاح ها را از کار می اندازد.
مأموران نیز آدم فضایی زخمی را به بیمارستان منتقل کرده و شروع به مداوای او می کنند. اما در میانه جراحی بدن، این فرد بیگانه شروع به پوست اندازی کرده و فردی شبیه به انسان و با قیافه کوهنورد هشت دهه پیش ظاهر می شود. وزیر دفاع رجینا جکسون تصمیم می گیرد وی را که کلاتو نامیده می شود، مورد بازجویی قرار دهد. کاری که بنسون و دیگر دانشمندان مخالف آن هستند. گورت به آزمایشگاهی زیرزمینی منتقل می شود تا آزمایش هایی بر روی آن صورت بگیرد. هم زمان اصرار جکسون مبنی بر شروع بازجویی سبب می شود تا کلاتو با کشتن بازجو و بسیاری از مأموران گریخته و به نزد دکتر بنسون و پسرخوانده اش جیکاب پناه ببرد. کلاتو از بنسون کمک می خواهد و به او می گوید که برای انجام مأموریتی به زمین آمده است. چون نوع بشر در حال نابودی محیط زیست خویش است و موجودات هوشمند کهکشان تصمیم گرفته اند یا زمین باید نابود شود یا زمینی ها…
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفزمان سال ۱۹۲۸ است و در کوه های برف پوش قره قوم در هندوستان کوهنوردی با گویی درخشان برخورد کرده و بعد از تماس دستش با آن از هوش می رود. زمانی که به هوش می آید، گوی ناپدید شده و زخمی بر روی دست وی باقی مانده است.
زمان حال: دکتر هلن بنسن استاد دانشگاه پرینستون و تعدادی دانشمند دیگر به سرعت توسط مأموران امنیتی گردآوری می شوند. هدف از این کار طراحی نقشه ای برای نجات انسان ها از برخورد با جسمی است که با سرعتی معادل سی هزار کیلومتر بر ثانیه به سوی زمین نزدیک می شود و در کمتر از هشتاد دقیقه به منطقه منهتن نیویورک اصابت خواهد کرد.
زمان کم است و کاری از دست دانشمندان ساخته نیست. دانشمندها به همراه گروهی از مأموران دولت سوار بالگردها شده و منتظر برخورد می مانند. شیئی ناشناس در ساعت مقرر به منهتن نزدیک شده، اما به آرامی در پارک مرکزی نیویورک فرود می آید. دانشمندان که دریافته اند این شیئی - گویی درخشان و عظیم - بشقاب پرنده ای سرنشین دار است، با حضور در آنجا سعی در شناسایی و تماس با سرنشینان آن می کنند. بیگانه ای از گوی خارج می شود و برخوردی آشتی آمیز دارد، اما شلیک عجولانه یک سرباز و زخمی شدنش پایانی ناخوش به این ابراز دوستی می دهد. به دنبال این رخداد روباتی غول پیکر به نام گورت از گوی خارج شده و تمام سلاح ها را از کار می اندازد.
مأموران نیز آدم فضایی زخمی را به بیمارستان منتقل کرده و شروع به مداوای او می کنند. اما در میانه جراحی بدن، این فرد بیگانه شروع به پوست اندازی کرده و فردی شبیه به انسان و با قیافه کوهنورد هشت دهه پیش ظاهر می شود. وزیر دفاع رجینا جکسون تصمیم می گیرد وی را که کلاتو نامیده می شود، مورد بازجویی قرار دهد. کاری که بنسون و دیگر دانشمندان مخالف آن هستند. گورت به آزمایشگاهی زیرزمینی منتقل می شود تا آزمایش هایی بر روی آن صورت بگیرد. هم زمان اصرار جکسون مبنی بر شروع بازجویی سبب می شود تا کلاتو با کشتن بازجو و بسیاری از مأموران گریخته و به نزد دکتر بنسون و پسرخوانده اش جیکاب پناه ببرد. کلاتو از بنسون کمک می خواهد و به او می گوید که برای انجام مأموریتی به زمین آمده است. چون نوع بشر در حال نابودی محیط زیست خویش است و موجودات هوشمند کهکشان تصمیم گرفته اند یا زمین باید نابود شود یا زمینی ها…