روزنامه نگاری زرد به مطالب روزنامه نگارانی گفته می شود که برخی از اصول حرفه ای و اخلاقی روزنامه نگاری را رعایت نمی کنند و معمولاً در مورد موضوعاتی مانند رسوایی، تهمت های جنسی، دلالی تهمت، شبهه وارد کردن به دیگران و استفاده از موضوعات احساسی، مقاله می نویسند. به این نوع خبرنگاری، توهین ناتمام ( not quite libel ) نیز می گویند. برخی آن را روشی غیراخلاقی می دانند که برای فریب مورد استفاده قرار می گیرد. اصطلاح خبرنگاری یا روزنامه نگاری زرد بیشتر در آمریکا استفاده می شود و در بریتانیا به آن روزنامه نگاری تبلوید می گویند.
... [مشاهده متن کامل]
این واژه در عصر حکمفرمایی سرمایه داری مابین دهه های ۱۹ و ۲۰ بین دو نفر از اصحاب مطبوعات رخ داد. این جنگ تیراژ، بین جوزف پولیتزر مدیر روزنامه جهان نیویورک و ویلیام راندولف هرست مدیر روزنامه نیویورک ژورنال - آمریکایی در طی سالهای ۱۸۹۸ تا ۱۸۹۵ رخ داد. منتقدان هر دو روزنامه را متهم می کردند که برای بالا بردن تیراژ روزنامه های خود، دست به تحریف و احساسی کردن اخبار می زنند برای همین مطبوعات نیویورک واژهٔ «روزنامه نگاری بچه زرد» را در سال ۱۸۹۷ برای این منظور در نظر گرفتند. این نام از یک کمیک استریپ مردمی که در آن زمان معروف شده بود و دو روزنامه را به صورت کاغذهایی زرد به تصویر می کشید، برگرفته شد.
دبلیو جوزف کمپل خبرنگاری زرد را اینگونه توصیف می کند که روزنامه ای است دارای عناوین با ستون های متنوع از جمله ورزش و رسوایی ها را شامل می شود، با استفاده از صفحه بندی جذاب ( با تصاویر بزرگ و شاید رنگی ) ، اتکای زیاد به منابع ناشناس و تعریف ازخود گستاخانه. این اصطلاح در حدود ۱۹۰۰ به طور گسترده ای برای توصیف برخی از روزنامه های مهم شهر نیویورک برای بالا بردن تیراژ در هنگام جنگ استفاده شد. یکی از جنبه های دیگر روزنامه نگاری زرد افزایش گزارش جرایم هیجان انگیز برای افزایش فروش و تحریک افکار عمومی بود.
فرانک لوتر موت روزنامه نگاری زرد را براساس پنج ویژگی شناسایی می کند:
• چاپ عناوین هراس انگیز با فونت درشت، که اغلب مربوط به اخبار غیرمهم هستند.
• استفاده فراوان از تصاویر یا نقاشی های تخیلی.
• استفاده از مصاحبه های ناشناس، عناوین گمراه کننده، شبه علم و به کارگیری نادرست اصطلاح تخصصی.
• داشتن نسخه مخصوص تمام رنگی در روز تعطیل ( مثلا یکشنبه ) ، معمولاً با داستانهای مصور.
• علاقه زیاد نسبت به «ستم دیدگان» از طرف سیستم.
... [مشاهده متن کامل]
این واژه در عصر حکمفرمایی سرمایه داری مابین دهه های ۱۹ و ۲۰ بین دو نفر از اصحاب مطبوعات رخ داد. این جنگ تیراژ، بین جوزف پولیتزر مدیر روزنامه جهان نیویورک و ویلیام راندولف هرست مدیر روزنامه نیویورک ژورنال - آمریکایی در طی سالهای ۱۸۹۸ تا ۱۸۹۵ رخ داد. منتقدان هر دو روزنامه را متهم می کردند که برای بالا بردن تیراژ روزنامه های خود، دست به تحریف و احساسی کردن اخبار می زنند برای همین مطبوعات نیویورک واژهٔ «روزنامه نگاری بچه زرد» را در سال ۱۸۹۷ برای این منظور در نظر گرفتند. این نام از یک کمیک استریپ مردمی که در آن زمان معروف شده بود و دو روزنامه را به صورت کاغذهایی زرد به تصویر می کشید، برگرفته شد.
دبلیو جوزف کمپل خبرنگاری زرد را اینگونه توصیف می کند که روزنامه ای است دارای عناوین با ستون های متنوع از جمله ورزش و رسوایی ها را شامل می شود، با استفاده از صفحه بندی جذاب ( با تصاویر بزرگ و شاید رنگی ) ، اتکای زیاد به منابع ناشناس و تعریف ازخود گستاخانه. این اصطلاح در حدود ۱۹۰۰ به طور گسترده ای برای توصیف برخی از روزنامه های مهم شهر نیویورک برای بالا بردن تیراژ در هنگام جنگ استفاده شد. یکی از جنبه های دیگر روزنامه نگاری زرد افزایش گزارش جرایم هیجان انگیز برای افزایش فروش و تحریک افکار عمومی بود.
فرانک لوتر موت روزنامه نگاری زرد را براساس پنج ویژگی شناسایی می کند:
• چاپ عناوین هراس انگیز با فونت درشت، که اغلب مربوط به اخبار غیرمهم هستند.
• استفاده فراوان از تصاویر یا نقاشی های تخیلی.
• استفاده از مصاحبه های ناشناس، عناوین گمراه کننده، شبه علم و به کارگیری نادرست اصطلاح تخصصی.
• داشتن نسخه مخصوص تمام رنگی در روز تعطیل ( مثلا یکشنبه ) ، معمولاً با داستانهای مصور.
• علاقه زیاد نسبت به «ستم دیدگان» از طرف سیستم.