روزبها

لغت نامه دهخدا

روزبها. [ ب َ] ( ص مرکب ) در شعر خاقانی ظاهراً مرکب از روز و بهابمعنی قیمت یا بهاء عربی بمعنی روشنی ، به معنی کسی است که نیکبخت باشد و اعمال درخشان کند :
روزی که بر اعدا کنی آهنگ شبیخون
خود روزبه آیی که شه روزبهایی.
خاقانی.
چون مه کاست شب از شب بترم پیش شما
کز سر روزبهی روزبهایید همه.
خاقانی.

پیشنهاد کاربران

بپرس