روز فرو رفته

پیشنهاد کاربران

ترتیب: قدیمیجدیدرای موافقرای مخالف
علی باقری٢٢:١٦ - ١٤٠٤/٠١/٠٢روزفرورفته ؛ روزغروب کرده.
- || به مجاز آنکه روز او به شب بدل شده. کنایه از کسی که خوشبختی او به بدبختی مبدل گردیده. بدبخت. تیره روز :
برفروزید چراغی و بجویید مگر
به من روزفرورفته پسر بازدهید.
خاقانی.
امروز منم روزفرورفته و شب نیز
سرگشته ازین بخت سبکپای گران خواب.
خاقانی.
گزارش
0 | 0

بپرس