گلی کان همی تازه شد روزروز
کنون هرزمان می فروپژمرد.
ناصرخسرو.
هرکه بچه مار بد را پروراند روزروززود بر جان عزیز خویش اژدرها کند.
ناصرخسرو.
رفتنت سوی شهر اجل هست روزروزچون رفتن غریب سوی خانه گام گام.
ناصرخسرو.
قرعه بر هر کو فتادی روزروزسوی آن شیران دویدی همچو یوز.
مولوی.