روزرخ. [ رُ ] ( اِ مرکب ) روشنی و شفافی و سرخی روی. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از انجمن آرا ). سرخ رویی. || ( ص مرکب ) کنایه از سرخ روی. ( برهان قاطع ). || کنایه از زیبا و خورشیدروی و سرخ روی : بود آفتاب زردی کان روزرخ درآمدصبح دو عید بنمود از سایه هلالش.؟