رودکده

لغت نامه دهخدا

رودکده. [ ک َ دَ / دِ ] ( اِ مرکب ) وادی. ( مهذب الاسماء ). رودخانه. بستر رود : رود بر دو ضرب است یکی طبیعی است و دیگر صناعی ، اما رود صناعی آن است که رودکده های او بکنده اندو آب بیاورده اند. ( حدود العالم ). و رودکده وی جایی فراخ شده و جایی تنگ. ( حدود العالم ). گوسفندان را شبان در رودکده ای بداشت... بارانی عظیم ببارید و سیلی سخت بیامد و اندر این رودکده افتاد. ( قابوسنامه ).

پیشنهاد کاربران

بپرس