رودشتی
لغت نامه دهخدا
رودشتی. [دَ ] ( اِخ ) ابوعبداﷲ محمدبن احمدبن سارةبن جعفر رودشتی اصفهانی. در بغداد سکونت گزید و از ابوسعد مالینی و محمدبن محمدبن مخلد عطار و جز آنان استماع حدیث کرد و ابوبکر انصاری از او روای-ت دارد. وی به س-ال 464 هَ.ق. درگذشت. ( از اللباب فی تهذیب الانساب ).
رودشتی.[ دَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بویراحمد سرحدی بخش کهگیلویه از شهرستان بهبهان واقع در 9هزارگزی شمال غربی سی سخت و 8هزارگزی شمال غربی راه اتومبیل رو سی سخت به شیراز. منطقه کوهستانی است و هوایی سرد دارد. سکنه آن 125تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود و محصولش غلات و برنج و میوه و پشم و لبنیات ، و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی از قبیل قالیچه و جوال و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد و اهالی از طایفه رودشتی هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
پیشنهاد کاربران
گویش رودشتی یکی از گویش های زبان گزی است.