رود زم. [ دِ زَ ] ( اِخ ) رودخانه ای است مشهور. رودخانه ای است ، و بعضی گفته اند نام شهری است که این رود از پهلوی آن میگذرد. ( حاشیه دیوان ناصرخسرو ) : دهن خشک ماند بگاه نظر اگر در دهانش نهی رود زم.
ناصرخسرو.
ترا فردا ندارد سود آب روی دنیایی اگر بر رویت ای نادان برانی آب رود زم.