رود خون راندن

پیشنهاد کاربران

رود خون راندن ؛ آن مایه کشتار کردن که خون چون رود روان شود. بسیار خون ریختن :
شکسته کنم من بدو پشت پیل
ز خون رود رانم چو دریای نیل.
فردوسی.

بپرس