امةالبهاء روحیه خانم ( ۸ اوت ۱۹۱۰ – ۱۹ ژانویهٔ ۲۰۰۰ ) با نام اصلی مری ساترلند ماکسول در نیویورک به دنیا آمد ولی در مونترال بزرگ شد. او همسر شوقی افندی بود، کسی که از ۱۹۲۱ تا ۱۹۵۷ میلادی ولایت امر آیین بهائی را به عهده داشت. مری ماکسول توسط شوقی افندی به مقام ایادی امرالله منصوب شد و نقش مهمّی را در سرپرستی جامعهٔ بهائی بین سال های ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۳ میلادی ایفا نمود.
... [مشاهده متن کامل]
او از نوجوانی ناطقی برجسته بود و غالباً علیه تعصّب و نژادپرستی سخنرانی می کرد. همچنین از جوانی نویسنده ای توانا بود و تألیفاتی از او به چاپ رسید، از جمله «نسخه ای برای زندگی» و «گوهر یکتا».
پس از درگذشت شوقی افندی در سال ۱۹۵۷ میلادی، برای بهائیان او تنها بازماندهٔ منسوب به خاندان عبدالبهاء محسوب می شد. عبدالبهاء پسر ارشد بهاءالله بنیان گذار آیین بهائی و همچنین جانشین وی از ۱۸۹۲ تا ۱۹۲۱ میلادی بود.
روحیّه خانم در ۸ اوت ۱۹۱۰ در نیویورک به دنیا آمد. پدر او، یعنی ویلیام ساترلند ماکسوِل، یک آرشیتکت برجسته بود. او و همسرش مِی ماکسوِل در مونترآل، مرکز کبک، خانواده ای سرشناس بودند. مری از طرف پدر، اصل اسکاتلندی و از طرف مادر، تبار انگلیسی داشت. در سال ۱۹۱۲ میلادی، عبدالبهاء از کانادا بازدید کرد و در منزل خانوادهٔ ماکسوِل اقامت داشت. وی در آنجا برای اولّین بار مری را که در آن زمان کودکی دوساله بود ملاقات کرد و علاقهٔ بسیار زیادی را نسبت به این کودک از خود نشان داد و او را «جوهر ملاحت» خواند.
مادر مری تصمیم گرفت که دخترش را گرفتار روش های سنّتی آموزش و پرورش کشورش نکند، بنابراین او، اوّلین مدرسهٔ مونته سوری در کانادا را تأسیس کرد و مری در این مدرسه مشغول به تحصیل شد. مری جوان شروع به خواندن و نوشتن کرد و در اوقات فراغت به نوشتن شعر، داستان و نمایشنامه می پرداخت. همچنین او زبان های انگلیسی، فرانسه، آلمانی و زبان فارسی را فراگرفت و این زبان ها را به خوبی صحبت می کرد. او در جوانی دو بار برای زیارت به مرکز جهانی بهائی در فلسطین سفر نمود. اوّلین بار به همراه مادرش و دومّین بار، زمانی که شانزده ساله بود به همراه یکی از دوستان مادرش. در این سفرها بود که او برای اولّین بار شوقی افندی را که در آن زمان ولی امر آئین بهائی بود، ملاقات نمود. بعد از این مسافرت ها، او در بسیاری از فعّالیّت های جوانان جامعهٔ بهائی شرکت کرد و برای تبلیغ آیین بهائی به بسیاری از نقاط جهان سفر نمود.
... [مشاهده متن کامل]
او از نوجوانی ناطقی برجسته بود و غالباً علیه تعصّب و نژادپرستی سخنرانی می کرد. همچنین از جوانی نویسنده ای توانا بود و تألیفاتی از او به چاپ رسید، از جمله «نسخه ای برای زندگی» و «گوهر یکتا».
پس از درگذشت شوقی افندی در سال ۱۹۵۷ میلادی، برای بهائیان او تنها بازماندهٔ منسوب به خاندان عبدالبهاء محسوب می شد. عبدالبهاء پسر ارشد بهاءالله بنیان گذار آیین بهائی و همچنین جانشین وی از ۱۸۹۲ تا ۱۹۲۱ میلادی بود.
روحیّه خانم در ۸ اوت ۱۹۱۰ در نیویورک به دنیا آمد. پدر او، یعنی ویلیام ساترلند ماکسوِل، یک آرشیتکت برجسته بود. او و همسرش مِی ماکسوِل در مونترآل، مرکز کبک، خانواده ای سرشناس بودند. مری از طرف پدر، اصل اسکاتلندی و از طرف مادر، تبار انگلیسی داشت. در سال ۱۹۱۲ میلادی، عبدالبهاء از کانادا بازدید کرد و در منزل خانوادهٔ ماکسوِل اقامت داشت. وی در آنجا برای اولّین بار مری را که در آن زمان کودکی دوساله بود ملاقات کرد و علاقهٔ بسیار زیادی را نسبت به این کودک از خود نشان داد و او را «جوهر ملاحت» خواند.
مادر مری تصمیم گرفت که دخترش را گرفتار روش های سنّتی آموزش و پرورش کشورش نکند، بنابراین او، اوّلین مدرسهٔ مونته سوری در کانادا را تأسیس کرد و مری در این مدرسه مشغول به تحصیل شد. مری جوان شروع به خواندن و نوشتن کرد و در اوقات فراغت به نوشتن شعر، داستان و نمایشنامه می پرداخت. همچنین او زبان های انگلیسی، فرانسه، آلمانی و زبان فارسی را فراگرفت و این زبان ها را به خوبی صحبت می کرد. او در جوانی دو بار برای زیارت به مرکز جهانی بهائی در فلسطین سفر نمود. اوّلین بار به همراه مادرش و دومّین بار، زمانی که شانزده ساله بود به همراه یکی از دوستان مادرش. در این سفرها بود که او برای اولّین بار شوقی افندی را که در آن زمان ولی امر آئین بهائی بود، ملاقات نمود. بعد از این مسافرت ها، او در بسیاری از فعّالیّت های جوانان جامعهٔ بهائی شرکت کرد و برای تبلیغ آیین بهائی به بسیاری از نقاط جهان سفر نمود.