روح مجسم

لغت نامه دهخدا

روح مجسم. [ ح ِ م ُ ج َس ْ س َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از انبیا و اولیا. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ). || کنایه از معشوق و هرچیز زیبا و خوب. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ).

فرهنگ فارسی

کنایه از انبیا و اولیا یا کنایه از معشوق و هر چیز زیبا و خوب .

پیشنهاد کاربران

بپرس