فرهنگ عمید
* روبه رو شدن: (مصدر لازم ) برابر هم شدن، به هم رسیدن و رودرروی یکدیگر واقع شدن.
* روبه رو کردن: (مصدر متعدی ) [عامیانه، مجاز] دو تن را در برابر هم نگه داشتن که حرف های یکدیگر را بشنوند یا مطلبی را در مقابل هم بگویند.
واژه نامه بختیاریکا
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
سینه کشِ . . . . . . . . . . = کنارِ / مقابلِ . . . . . . . . . . . . .
سینه کشِ دیوار ایستاده بودم.
سینه کشِ دیوار ایستاده بودم.
روبه رو
مقابل، متقابل
مواجه
مقابل
برابر
مقابل
برابر
متقابل
جلو
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)